سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه با دانشمندان بنشیند، با من نشسته و هرکس با من بنشیند، گویی با پروردگارم نشسته است [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
تابستان 1387 - صفحات انتظار در فراق گل نرگس
هفت? دوم (نازک نارنجی!)
  • نویسنده : عبدعاصی:: 87/6/25:: 1:27 عصر
  • «بسم رب المهدی المنتظر»

    اکثر ماها رویاهای شیرینی از ظهور تو سرمون داریم! تا اون‌حد که وقتی به مشکلی تو زندگی‌مون برمی‌خوریم، فوری دست به دعا میشیم و خواهش و تمنّا، که آقا توروخدا بیا! بیا و مشکلات ما و جامعه‌مون رو رفع کن!

    وقتی گرونی میشه و مرغ و گوشت و نون و شیرو... قیمتش میره بالا، میگیم کاش آقا بیاد و همه چی رو درست کنه!
    وقتی از کسی بدی می‌بینیم، یا کسی به حرف‌مون گوش نمی‌کنه، یادمون می‌افته آقایی هم داریم و بهانه‌ای میشه بریم در خونه‌ا‌ش!
    وقتی بهمون ظلم میشه دست به دعا میشیم و آقا رو صدا می‌زنیم....

    خلاصه کنم، اینقدر نازک‌نارنجی هستیم که تاب مشکلات دنیای ساخت? دست خودمون رو هم نداریم....!

    یا حجت بن الحسن العسگری...

    اما مضمون حدیثی از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اینطوریه که: حضرت مهدی (عجل‌الله) هم مثل جدشون و سایر پدران‌ بزرگوارشون مصائب و سختیهای فراوانی رو متحمل میشن...

    پیامبر ما از زمانیکه مبعوث شدن، تا زمانی‌که بتونن جزیرة‌العرب رو تحت فرمان خودشون دربیارن، 80 جنگ و سریه رو پشت سر گذاشتن. جنگ‌های سخت و نفس‌گیری که حتی دندان مبارک‌شون هم شکست.
    حتی عموی خودشون رو در این جنگ‌ها از دست دادن. پیکر بی‌جان خیلی از صحابی‌ها و یاوران‌ خودشون رو در برابر چشم‌شون دیدن. کلی ناسزا‌ها و تمسخرها شنیدن. کلی سختی‌ها و محاصره‌ها و مشکلات رو تحمل کردن‌، تــــــا بالاخره اسلام بر جزیرة‌العرب حاکم شد!

    مسلماً غیرممکن وقتی فرزندشون امام زمان (عجل‌الله) هم ظهور می‌کنن، یک‌شبه و یه‌هویی، دنیای تیره‌ای که ما آدم‌ها ساختیم، بهشت بشه! یعنی سختی‌ها و رنج‌ها و جنگ‌ها در پیش داریم....

    پس مایی که مدّعی منتظر بودن و آقابیا آقابیا هستیم! باید خودمون رو اینقدر ساخته باشیم که وقتی در این جنگ‌ها دندون‌مون شکست، خم به ابرو نیاریم! وقتی دست و پامون رو از دست دادیم ذره‌ای ناراحت نشیم!!

    باید اینقدر قوی باشیم که وقتی اعضای خانواده و عزیزترین چیزهامون رو، در این راه از دست دادیم، از منتظر بودن و آرزوی ظهور داشتن، پشیمون نشیم!!

    باید اینقدر بزرگ شده باشیم که بتونیم سخت‌ترین مشکلات و رنج‌ها و مصائب رو تحمل کنیم و از یاری و دوستی حضرت دست برنداریم....

    باید اینقدر پخته و محکم شده‌ باشیم که در برابر فرمان‌ها و کارهای حضرت، شک و تردید به دلمون نفوذ نکنه... (مثل جریان حضرت موسی و سوراخ کردن کشتی و...)

    آقا همچین سربازهای وفاداری نیاز دارن...

    حالا به نظر شما، کدوم یکی‌مون آماد? ظهوریم؟؟؟

    کدوم‌مون مرد عمل‌ایم؟؟؟

    کدوم‌مون واقعا حضرت رو دوست داریم؟؟؟

    خدایا کمک‌مون کن اونی باشیم که باید باشیم!

    یا صاحب‌الزمان، التماس دعا

    اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    هفت? سی و ششم (شب آرزوها...)
  • نویسنده : عبدعاصی:: 87/6/25:: 1:27 عصر
  • «هو الرحیــــــم»

    آقاجونم سلام!

    میگن امشب شب آرزوهاست. شبی تو یه ماه عزیز! شبی که هر چی از خدا بخوای، بهت نه نمیگه....

    شبی که خدا خودش بهمون مهلت داده ازش بخوایم! اونقدر بخوایم که لایق کرم و قدرت و عظمتش باشه...........

    شب آرزوها...... اولین جمع? ماه رجب! ماه رحمت و خیر و برکت و مغفرت.........

     

    مولا...........

    شبی اومدیم سراغتون که دلامون پر از حرفه.... پر از حرفای گفته و نگفته........ پر از بغض‌های فروخورده.............

     

    آقا.........

    دنیا بی‌شما چقدر رنج‌آور و پرمشقتِ...... پر از ناملایمت‌ها و دروغ‌ها........ پر از شکست‌ها و ناکامی‌ها....... پر از حسرت‌ها و آرزوها...............

    مولا خسته شدیم از این دنیای بی‌رنگِ رنگ‌رنگ..........

    خسته شدیم بس که به هر آبی دل بستیم و سراب شد...........

    خسته شدیم از بهارهای بی واقعیت..........

    خسته شدیم از آدم‌های دوپای انسان‌نما.......!

    اخه تا کی باید این در و اون در، دنبال آب باشیم و همچنان ازش محروم و تشنه؟

    تا کی باید به دنبال گرمی آفتاب باشیم و تو یخبندون زندگی دنیا اسیر؟

    این محنت و اسارت تا کی می‌خواد ادامه داشته باشه؟

     

    آقا....... تو شبی اومدیم برامون دعا کنین که وارد اولین لحظات آدین? رجب‌المرّجب شدیم! لیلة الرغایب.............. شب آرزوهای مستجاب..........

     

    مولا..... دعاکنید آرزوهامون هرچه زودتر تحقق پیدا کنه. دعا کنید لایق باشیم......

    لایق این ماه............ لایق این شب.............

    لایق بند? خدا بودن.............

    لایق منتظر بودن.............

     

    العجل العجل یا مولای یا صاحب العصر و الزمان ادرکنی........

    ای قرار دل‌های بی‌قرار... بیا

     

    شب آرزوها.....

    برای مشاهد? عکس در انداز? واقعی اینجا کیلیک کنید.

     

    بیاید در این شب عزیز برای هم? کسایی که آرزوهاشون رو درخت زندگی، گرفتار خزان شده، دعا کنیم.

    دعا در حق دیگران مستجاب میشه..... اونم در این شب عزیز

     

    آرزوهاتون مستجاب!

     

    التماس دعا

    اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    هفت? سی و هفتم (مولود کعبه)
  • نویسنده : عبدعاصی:: 87/6/25:: 1:27 عصر
  • «بسم رب المهدی»

    امروز سنگ‌ها به احترام جایگاهش، راه را برای آمدنش می‌گشایند!
    آری! امروز این کعبه است که به احترام قدومش سینه چاک میدهد!
    آخر قرار است، امامت از دامانی پاک و از جایگاهی والا، قدم بر خاک دنیا نهد...
    چه مکانی پاک‌تر و ناب‌تر از قبل? مسلمین!؟ آخر او امیرمومنین است!
    و امروز بود که ماه امامت بر زمین تابید و نور عدالتش را بر زمین جاری کرد...

    آری!
    در چنین روزی بود که عدالت متولد شد...
    در چنین روزی بود که زمین و زمان به خاطر این مولود مبارک بر خود بالید...

    یا مولا علی حیدر...

    دوروئی و زبان‌بازی نیز دو رنگ از رنگ‌های دروغ محسوب می‌شوند. امام علی «علیه‌السلام» در این مورد می‏گویند:

    «مردمی راستگو باشید.

    در کارهای خود تظاهر مکنید.

    راستگوی درستکار را عزیز بدانید و دروغگوی بدکردار را خوار بشمارید.

    سخن راست بگوئید و امانت را رد کنید و به پیمان وفا نمائید.

    آن کس که به سبب باطل در جستجوی‏ عزت باشد خداوند او را بوسیل? حق به ذلت می‏کشاند.

    اگر راستگو باشی به تو پاداش می‏دهیم و اگر دروغگو باشی ترا به کیفر می‏رسانیم.

    کسی‌که در سخن گفتن، راستی را از دست بدهد، گرامی‏ترین اخلاقش را مصیبت دیده است!

    هیچ شمشیر برنده‏ای در دست شجاع، ارزنده‏تر از راستی نیست.»

    کتاب منبع: بخشی‏اززیبایی‏های‏نهج‏البلاغه، صفحه‏ی 116

    * * *

     میلاد مسعود مولود کعبه، امام اول شیعیان و سرچشم? عدالت بر هم? همراهان صفحات انتظار مبارک و فرخنده باد.

    همچنین وفات اسو? صبر و پایداری، حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) بر هم? منتظران عدل مهدی موعود (عجل‌الله) تسلیت و تعزیت باد.

    به مناسبت این مولود مبارک، برای اولین بار، یک تم (Theme) مذهبی، برای گوشی‌های سونی‌اریکسون مدلW  برای  دانلود گذاشته میشه.

    تم مذهبی موبایل
    برای دانلود تم اینجا کیلیک کنید.

    مهدی جان...!
    تا جمع? ظهورت، چشم به راه آمدنت، بر پشت پنجره‌های انتظارت خواهیم نشست... تا روزی بیایی و طعمِ شیرینِ عدالتِ فراموش‌شد? علی
    (علیه‌السلام) را، دوباره به جهانیان بچشانی و انتقام مظلومیت‌های عمه‌ات را بستانی...

    التماس دعا

    اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    هفت? سی و هشتم (اخلاص)
  • نویسنده : عبدعاصی:: 87/6/25:: 1:27 عصر
  • «هو الغفور»

    فردی، به ادای نماز جماعت عادت داشت! (البته این عمل قابل تقدیره که انسان نمازهای یومیه‌‌شو در مسجد و با جماعت بخونه) ولی خب این فرد سنّت‌ش این بود که همیشه، صف اول، پشت امام جماعت، نمازشو بخونه!

    یکی از روزها، یه کم دیر به مسجد رسید و دید جای همیشگیش توسط فرد دیگه‌ای اشغال شده! به ناچار صف دوم-سوم ایستاد.......

    نماز که شروع شد احساس حقارت کرد که چرا باید جای همیشگیش اشغال میشد و اون باید تو صف‌های بعدی بایسته!؟

    وقتی به خودش اومد که، دید نماز جماعتی که در طول سی‌سال خونده، خالص نبوده و آلوده به خودنمایی!

    منبع: رسال? حقوق امام سجاد (علیه‌السلام)، شرح نراقی

    * * *

    امیدوارم ما از اون دسته‌ای نباشیم که بعد از سالها تازه متوجه مشین انتظارشون واقعی نبوده، چله‌نشینی‌هاشون، یا خدای نکرده مسلمونی‌شون...........!!

     یا بصیر.....

    حــــــــق همی گوید چه آوردی مـــــــــرا؟            اندر این مهــــلت که دادم من، تو را

    عمــــــر خـود را در چه پایـان بـــــــرده‌ای؟            قوت و قوّت در چه فــــانی کرده‌ای؟

    گوهــــــــــر دیده کـــجا فرســـــــــوده‌ای؟             پنــــج حـــس را در کجا پــالوده‌ای؟

    گوش و چشم و هوش و گوهرهای عرش            خرج کردی، چه خریدی تو ز فرش؟

    نعـمتت دادم، بگو شـــکرت چه بـــــــود؟             دادمت سرمای?، هین بنمای سـود

    * * *

    ای کسی‌که برای هر خیری، جز به تو امیدی نیست...
    و در هر شرّی می‌توان از غضبش در امانش قرار گرفت!
    ای کسی‌که بسیار عطا می‌کنی، برای عملی ناچیز و بسیار کم...
    ای کسی‌که عطا می‌کنی به کسی‌که تو را بخواند...
    ای کسی‌که، به کسی‌که تو را نمی‌خواند نیز، عطا می‌کنی!
    آن هم از جود و رحمتت....

    پس آنچه را از تو می‌خواهم به من عطا کن!
    تمام خیر دنیا و آخرت را به من عطا کن!

    و دور کن از من آنچه را از تو می‌خواهم!
    تمام شرّ دنیاو آخرت را از من دور کن...

    که آنچه من از تو می‌خواهم، هرگز به تو کمبودی نمی‌رساند...

    ای کریم!
    فضل و کرمت را بر من زیاد کن...

    ای صاحب شکوه و کرامت!
    ای صاحب بخشش و نعمت‌های فراوان!
    ای صاحب منّت و دوام نعمت!

    پس حرام کن بر چهر? من، آتش جهنّمت را...

    منبع: دعای روزهای ماه رجب

    «آمین یا رب العالمین»

    التماس دعا

    اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    هفت? سی و نهم (عید مبعث)
  • نویسنده : عبدعاصی:: 87/6/25:: 1:27 عصر
  • «بسم الله الرحمن الرحیم»

    بنام آنکه دل را با صفا کرد              در آن دل آتش عشقی بپا کرد

    هوالذی أرسَلَ رسولَهُ بِالهُدی و دینِ الحقِّ لِیُظهِرَهُ عَلی الدّینِ کُلِّهِ

    او کسی‌ است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد، تا آن را بر هرچه دین است، پیروز گرداند.

    (توبه،آی?33؛ فتح،آی?28؛ صف، آی?9)

    بلغ العلی بکمـــــاله           کشف الدجی بجماله
    حسنت جمیع خصاله          صلـــوا علیــه و آلـه

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین

    مبعثت پیامبر ختمی مرتبت، رحمة للعالمین، محمد مصطفی (صلوات الله علیه و آله) بر هم? مسلمانان و حق‌باوران تبریک و تهنیت و خجسته باد.

    یا محمد (ص) درود و صلوات خداوند بر تو و خاندان مطهرت 

    فقط یه هفته مونده!
    یه هفته مونده که چل? چهارم تموم بشه!

    تو این چهل تا جمعه، چندتا نهیب به خودمون زدیم؟ تو این چهل هفته چقدر به یاد ارباب‌مون بودیم؟

    چقدر یاد ولی‌نعمت‌مون تو دل‌مون زنده بود و چقدر فراموشش کردیم!؟

    در عرض این چهل هفته چه کارای خوبی رو سعی کردیم انجام بدیم؟

    از چند تا مُنکر، چشم بستیم و برای رضای خدا بیخیال شدیم!؟

    چند تا رشوه و به قول خودمون هدیه! اومد زیر دستمون، ولی به خاطر رضای خدا ازش گذشتیم؟

    چند بار چشم‌مون به حرام و گناه افتاد و فوری پلک‌مون رو انداختیم!؟

    چند بار به خدا و رسول و امام فکر کردیم و سعی کردیم فکر دیگران رو هم با خودمون همراه کنیم؟

    نکنه همش به فکر دنیامون بوده باشیم!؟

    نکنه دین‌مون ابزاری برای دنیامون شده باشه!؟

    نکنه اینقدر تو دنیامون غرق شده باشیم که سوءاستفاده از دین برای دنیامون طبیعی جلوه کنه!؟

    نکنه خواب‌زده باشیم؟

    نکنه غفلت‌زده باشیم؟

    بیاید با خودمون فکر کنیم. حتی اگر شده برای چند دقیقه کوتاه.......

    دل‌مون هیچ‌وقت بهمون دروغ نمیگه! فقط باید بهش مهلت بدیم، تا یه نگاهی به جاد? پشت سرمون بندازه و اون وقته که میفهمیم چی بودیم و چی شدیم! اون وقته که می‌فهمیم کجای دنیاییم!

     

    راستی شما کجای دنیایید!!؟

    التماس دعا

    اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    هفت? چهلم.....
  • نویسنده : عبدعاصی:: 87/6/25:: 1:27 عصر
  • «بسم رب المهدی المنتظر»

     بارالها...
    به درگاه تو شکایت می‌کنم از فقدان پیامبر و غیبت ولی خود، و سختی زمانه و وقوع فتنه‌ها، و چیرگی دشمنان و کثرت دشمنان و کمی عددمان...

     بارالها...!
    از تو مسئلت می‌کنیم که به ولیّ خود اذن دهی، تا عدل تو را در میان بندگانت ظاهر سازد و دشمنانت را در بلادت بکشد...

     بارالها...!
    به‌واسط? ولیّت، قرآن را زنده کن و نور سَرمدی خویش را که ظلمتی در آن نیست، بر ما بنما!

     ای خدای من...!
    تو کسی هستی که سوء را برطرف می‌کنی؛ و آن‌هنگام که مضطرّ، تو را بخواند، اجابت می‌کنی و از بلای عظیم نجات می‌بخشی! ای خدای من! ضرر را از ولیّت برطرف ساز و همچنان که تضمین کردی، او را خلیف? در زمین قرار ده.

     الها...!
    مرا از دشمنان و اعداء آل‌محمد (صلوات‌الله‌علیهم) مگردان و مرا از اهل غیظ و غضب بر آل محمد قرار مده؛ که من از آن به تو پناه می‌برم! پس بر من پناه ده... و می‌خواهم به جوار تو درآیم، پس مرا در جوار خود درآور...

       اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

    یا اباصالح المهدی ادرکنی ...
    برای مشاهد? عکس در انداز? واقعی با ذکر صلواتی کیلیک کنید

    سلام بر شعبان و نیمه‌اش!
    سلام بر ماه و ماه‌پار? آسمانی‌اش!
    سلام بر موعود انبیاء!
    سلام بر منجی آدمیان!
    سلام بر مهربان‌ترین انسان!
    و سلام بر امید منتظران و سلام بر گل نرگس...

     ای قرار دل‌های بی‌قرار...!
    می‌خواستم از دوری‌ات شِکوه کنم...
    اما به یاد آوردم که در میان ما و بازارهایمان نظاره‌گرمانی!
    به یاد آوردم که در برابر چشمان منتظرت، چگونه دلت را آزرده‌ایم...!

     ای یوسف فاطمه!
    می‌خواستم بگویم تا سرحد جنون از فراغت خسته‌ایم...
    اما به یاد آوردم که منتظرانت خستگی‌ناپذیرند....!
    پس چگونه خود را منتظر بنامیم درحالیکه از خود نیز به سُتوه آمده‌ایم؟!

     ای دلبند زهرا...
    نه پای پیش داریم و نه پای پس...! شما بگو به کدامین سو روی گردانیم؟

     ای عزیزترینم!
    شنیده‌ام کار شما هنگام ظهور، از کار جدّتان پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دشوارتر است. زیرا مردمی که در برابر پیامبر خدا ایستاده بودند افراد جاهلی بودند که سنگ و چوب و... می
    پرستیدند! ولی جاهلانی که در مقابل شما، امام عصر(ع) میایستند کسانی هستند که قرآن به دست میگیرند و با تأویل‌کردن آیات قرآن و مستمسک قرار دادن آن با شما میجنگند.

     مولای من...!
    و چه راست گفتند که پاداش یک نفر از منتظران شما، همانند پاداش پنجاه صحاب? پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در جنگ بدر و احد و حنین است.... آخر سختی‌ها و رنج‌ها و آزارهایی که بر آنان وارد می‌شود، فوق طاقت اصحاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است....
    چه زمان? سخت و پرآشوبی است، آن هنگام که منکر، معروف جلوه می‌کند و معروف، منکر!
    چه دوران سختی‌ست آن‌هنگام که حتی به چشم‌های خود نیز نمی‌توان اطمینان کرد...!
    چه پر مشقت است غیبتی که خود باید خود را بسازیم!
    چه وانفسای پر زحمتی است...! آخر نفْس سویی را می‌خواند و عقل‌مان سویی دیگر!
    بی‌خود نیست حفظ ایمان در دوران غیبتت از نگه‌داشتن پاره‌ای آتش در دست دشوارتر است...
    بی‌خود نیست می‌گویند نومیدی از شیطان است و نشان? منتظرانت امید و پویایی!

    چه کشمکش نفَس‌گیری است!

    انتظاری بی‌پایان از سویی... و دشواری‌ها از سویی دیگر، محرّک نومیدی مایند!
    اما چشم‌به‌راه بهار آمدنت بودن، چه گوارا...

     ای قرار دل‌های بی‌قرار! ای نازدان? هستی!
    تا کی در انتظار بازگشت‌مان روزها و سال‌ها را شماره‌گری؟!

     ای دلبر غائب از نظر!
    چه بگویم که خود می‌دانی چه در دل می‌گذرد...........

    اما مولا...
    هفته‌ها که دیگر هیچ.... چله‌هایم بی‌تو در حال عبور است.... دعایی نما تا ریشه‌کن کنیم هرآنچه مانع رسیدن به شماست...
    دیگر با چه رویی از مادرت بخواهم برای پایان چله‌نشینی‌ام دعا کند؟!

     گل نرگسم!
    ای تنها بهان? بودنم!
    این چهارمین است.....!
    آخر تا به کِی...........؟
    تا به کجا.......؟

    این بار چیزی به ولادتت نمانده است! کاش میشد قابل‌مان می‌دانستی...! کاش لایقت بودیم....! کاش....

     خدایا...! غروب انتظارمان را برسان...

    خبر دهید به یاران، سوار آمدنی است
    رفــیق آمدنی‌، غمگـسار آمدنی است
    فروغ‌بخش شب انتــظار آمدنی است
    نگــار آمدنی، غمگسار آمــدنی است
    خبر دهید به یاران سـوار آمدنی است

    التماس دعا

    اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    هفت? سوم (مهمونی!)
  • نویسنده : عبدعاصی:: 87/6/25:: 1:27 عصر
  • بسم الله الرحمن الرحیم

    مهمونی یعنی خوردن!!

    تا حالا بهش فکر کردید؟! یکی از پایه‌ها و اصول اصلی مهمونی‌هامون خوردنه! وقتی جایی دعوت میشیم، یکی از کارهای عمده‌ای که انجام میدیم اینه که میخوریم! از چایی اولش بگیر تا سفره‌های رنگین شام و ناهارش! وقتی هم خودمون قراره مهمونی بگیریم و کسی‌رو خونه‌مون دعوت کنیم، کلی دنبال خرید میوه و شیرینی و مخلفات اون روزیم!

    اصلاً تا به حال، مهمونی‌ای رفتید که هیچی توش خورده نشه؟! یا شده خودتون مهمونی رو دعوت بکنید ولی اصلا تدارک میوه و چایی و ناهار و شام و شیرینی نبینید؟!

    تازه هرچی هم بضاعت صاحب‌خونه بیشتر باشه، مهمونی‌شم پر تشریفات‌تر و مفصل‌تر و سفره‌اش رنگین‌تر میشه!

    سفره رحمت رمضان

    اما ما مسلمونا سالی یه بار خون? یه صاحب‌خون? کریمی دعوت می‌شیم که برعکس هم? مهمونی‌های دیگه، از خوردن و خوش‌گذرونی و کارای معمول یه مهمونی خبری نیست!

    این چه صاحب‌خون? دست‌ودل‌بازیه که با اون همه دارایی و قدرت و مِکنت‌اش، تو مهمونی‌اش از خوردن خبری نیست؟!

    نکت? جالبیه! ولی وقتی عمیق‌تر بهش فکر می‌کنیم، می‌بینیم همچین صاحب‌خونه‌ای که همتا و نظیر نداره، باید مهمونی‌ش هم تک و بی‌نظیر باشه!

    آره! هم? دورهم جمع‌شدن‌های دنیا و مردمش، بر اساس خوردنه! ولی مهمونی خدا بر اساس نخوردن! ولی دوام و خوشی‌های بعد از این مهمونی خیلی بیشتر و موندگارتر و شیرین‌تر از مهمونیه اولیه!

    اما تو سفر? این مهمونی بزرگ و مبارک، رحمت و مغفرت و برکته!

    بهتره زودتر شروع کنیم به فیض بردن از این سفر? ضیافت! وگرنه عین سال‌های گذشته، جمعش می‌کنن و باید صبر کنیم تا سال دیگه! تا اون موقع کی مُرده است؟ کی زنده؟ اگه الان خوردی! که خوردی! نخوردی از دستت رفته!!

    تو لحظه‌های سحر و افطار، تو ربّناها و سجده‌ها ما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید.

    یا صاحب‌الزمان! شما که کنیزتون رو تو این ماه رحمت و مغفرت فراموش نمی‌کنید؟؟؟

    امشب که بلرزید دل و بغض و صدایت
    آرام روان گشت دلـــت سوی خـــدایت
    رفتی به در خـان? آن قاضی حاجــــات
    یاد آر مرا، ملتمس لطـــف و دعـــایت

    تقبل الله منا....

    امیر المؤمنین علی (ع) فرموده است، پیامبر (ص) روزی برای ما خطبه خواندند و چنین فرمودند:

    ای مردم! همانا ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت روی به شما آورده است، ماهی که در پیشگاه خداوند بهترین ماههاست و روزها و شبهای آن بهترین روزها و شبهاست و ساعات آن برترین ساعتهاست. در این ماه شما به میهمانی خدا فرا خوانده شده‏اید و از اهل کرامت قرار داده شده‏اید. نفسهای شما در آن، ستایش و خوابیدن شما، عبادت است. عمل شما در آن ماه پذیرفته و دعای شما برآورده است.

    با نیت‏های راست و دلهای پاک از پروردگار خود بخواهید تا شما را به روزه گرفتن آن ماه و تلاوت کتابش موفق بدارد.

    همانا بدبخت کسی است که در این ماه بزرگ از بخشش خداوند محروم گردد.
    با تشنگی و گرسنگی خود از تشنگی و گرسنگی روز قیامت یاد کنید. بر درویشان و بینوایان خود ببخشید و مال ارزانی دارید.

    بزرگان خود را گرامی بدارید و بر کودکان خود مهر ورزید و پیوند خویشاوندانتان را رعایت کنید و زبانهای خویش را نگهدارید و چشم و گوش از آنچه نگریستن و شنیدن آن نارواست فرو بندید. بر یتیمان مردم محبت کنید تا بر یتیمان شما محبت شود.

    از گناهان خود به سوی خدا توبه کنید و به هنگام نمازهایتان دستهای نیاز خود را به سوی او برآورید که آن ساعات بهترین ساعتهاست.

    خداوند در آن ساعت به چشم رضا و مرحمت بر بندگان خود می‏نگرد و چون نیازی از او می‏خواهند برآورده می‏فرماید و چون او را ندا دهند پاسخ ایشان را می‏دهد و هر چه در آن هنگام از او مسألت دارند بر ایشان می‏بخشد.

    برای مطالع? ادام? این حدیث به بخش ادام? مطلب مراجعه کنید.

    رمضان المبارک

    التماس دعا

    اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    هفت? چهارم (چشم به راه سپیده)
  • نویسنده : عبدعاصی:: 87/6/25:: 1:27 عصر
  • «هُوَ الغَفور...»

    پیامبر (ص) فرموده‏اند: همانا بهشت در هر سال برای فرا رسیدن ماه رمضان زیور و آراسته می‏شود و چون شب اول ماه فرا می‏رسد، نسیمی از زیر عرش می‏وزد که به آن متنزه می‏گویند و موجب می‏شود برگهای درختان و حلقه‏های آویخته بر درها به اهتزاز در می‏آید و صدای بسیار دل‏انگیزی شنیده می‏شود که هیچ کس چنان آوایی نشنیده‌است.

    حوران بهشتی خود را آرایش می‏کنند و کنار کنگره‏های بهشت و غرفه‏های آن می‏ایستند و ندا می‏دهند: آیا کسی هست که با اعمال صالح خود، ما را از خداوند خواستگاری کند و خداوند ما را به ازدواج او درآورد؟

    و سپس از گنجور بهشت می‏پرسند: امشب چه خبر است؟ و چه شبی است؟ سروشهایی به آنان پاسخ می‏دهند که ای نیکان پسندیده خصلت، امشب، شب اول رمضان است که در آن درهای بهشت برای روزه داران امت محمد (ص) گشوده می‏شود. گوید، در این هنگام خداوند متعال می‏فرماید: ای رضوان! درهای بهشت را بگشای و ای مالک دوزخ! درهای دوزخ را بر روزه داران از امت محمد (ص) ببند. ای جبریل! به زمین برو و شیطانهای سرکش را فرو گیر و آنان را در بند و زنجیر بکش و سپس در دریاهای ژرف بینداز تا روزه امت حبیب من محمد (ص) را تباه نکنند.

    خداوند متعال در هر شب از ماه رمضان سه بار می‏فرماید: آیا پُرسنده‏ای هست که به او عطا کنم؟ آیا توبه‏کننده‏ای هست که توبه‏اش را بپذیرم؟ آیا آمرزش خواهی هست که گناهش را بیامرزم؟ چه کسی به ثروتمندی که هیچ گاه نیازمند و تهیدست نیست و همواره وفادار است و ستمکار نیست وام می‏دهد؟

    و فرموده است: خداوند متعال را در هر روز ماه رمضان، هنگام افطار یک میلیون آزاد شده از آتش جهنم است و چون شبانروز جمعه فرا می‏رسد، در هر ساعت از آن یک میلیون نفر را می‏آمرزد و از آتش دوزخ رها می‏سازد و همه آنان سزاوار آتش و جهنم بوده‏اند و آخرین روز ماه رمضان به شمار همه کسانی که از آغاز تا پایان ماه آمرزیده و از آتش آزاد فرموده است، آزاد می‏فرماید.

    روضة الواعظین-ترجمه مهدوی دامغانی، ص: 555

    إنَّکَ سَمیعُ الدُّعا

     

    چشم به راه سپیده !

    تو را غایب نامیده‌اند، چون «ظاهر» نیستی، نه اینکه «حاضر» نباشی.

    «غیبت» به معنای «حاضر نبودن»، تهمت ناروائی است که به تو زده‌اند و آنان که بر این پندارند، فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی‌دانند!
    ‌ آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است،‌ نه «حضور»! و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می‌خوانند، ظهورت را از خدا می‌طلبند نه حضورت را...

    وقتی ظاهر می‌شوی، همه انگشت حیرت به دندان می‌گزند! با تعجب می‌گویند: که تو را پیش از این هم دیده‌اند. و راست می‌گویند، چرا که تو در میان مائی، زیرا امام مائی!

     جمعه که از راه می‌رسد، صاحبدلان «دل» از دست می‌دهند و قرار از کف می‌نهند و قافل? دل‌های بی‌قرار، روی به قبله می‌کنند و آمدنت را به انتظار می‌نشینند...

    و اینک ای قبل? هر قافله و ای «شبروان را مشعله» در آستان? آدینه‌ای دیگر با دلدادگان دیگری از خیل منتظرانت سرود انتظار را زمزمه می‌کنیم…

    (دل‌نوشت? یه خواهر منتظر)

    التماس دعا

    اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    هفت? اول (میعادگاه...)
  • نویسنده : عبدعاصی:: 87/6/25:: 1:27 عصر
  • «بسم رب المهدی المنتظر»

    آغازی دوباره از صفر!

    می‌دونستم خیلی سخته! حتی فکرشم یه جورایی عذاب‌آوره! ولی چون هم? این سختی‌ها در راه خودته، پس منم با جون و دل می‌پذیرمش. پس عین همون روزای اول سال84 میگم، گل نرگسم سلام........

    آقاجونم سلام...
    سلامی به همون گرمیه روزای اول سال 84....
    به گرمی روزایی که میخواستم برای بار اول صفحات انتظارت رو ورق بزنم.....
    مدت زیادی گذشته... سه سال بیشتره به کلبه‌ای دخیل بستم که با اسم مادرتون واردش میشم و به امید وصال، الفبای انتظار و غربت رو توش هجی می‌کنم....

    روزها و هفته‌ها و ماه‌ها همینطوری می‌گذره...... ولی هر از گاهی سنگینی غیبتت اینقدر روی دوشم سنگینی میکنه که دلم میخواد هرطوری شده از هر چی غیبت و غربته فرار کنم... خیلی وقتا یادم میره اینجا یه میعادگاهه... یه محل قرار.... یه لحظ? دیدار......

    گاهی اوقات یادم میره که خلف وعده، در وعد? موعود راهی نداره.... یادم میره اینجا خون? بنده‌نوازیه که حتی اگه هیچیم برای پذیرایی نداشته باشم، بازم صاحبش کسیه که هرگز کنیزش‌ رو فراموش نمیکنه....

    آقاجون....... منو ببخش مولا... اینقدر به خودم وعده کردم که دیگه نایی برام نمونده بود! میخواستم دیگه نیام سر قرار.... می‌خواستم به بهان? نیومدنت، بزنم زیر قولم........ اما یه بار دیگه به یادم آوردی که منتظرت باید خیلی مقاوم‌تر از این حرفا باشه.... باید هر چی آقاش میخواد به جون و دلش بپذیره.... حتی اگه این خواسته،.........

    مولا...... می‌خوام بازم همین‌جا بشه وعد? قرارمون....... عین همون روزای اول........... دعام کن ای امید منتظرم......

    یا الله مددی....

    بیا مهدی شب هجران سحر کن....
    برای مشاهد? عکس در انداز? واقعی اینجا کیلیک کنید

    التماس دعا

    العجل العجل یا مولای یا صاحب العصر و الزمان

    اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 15210
    بازدید امروز : 1
    بازدید دیروز : 1
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    صفحات انتظار در فراق گل نرگس[6] .
    ............. بایگانی.............
    001
    002
    تابستان 1387
    پاییز 1385

    ........... درباره خودم ..........
    تابستان 1387 - صفحات انتظار در فراق گل نرگس
    عبدعاصی
    عبد عاصی که از خودش چیزی نداره بگه !!! هنـــــــــوزم انتــــظار و انتـــــظار است*** هنوزم دل به سینه بی قــــــرار است*** هنوزم خواب می بینم به شبـــــــــها*** همان مردی که بر اسبی سوار است*** همان مـــــــردی که اید جمـــعه روزی*** و این پایــــان خوب انتــــــــــظار است***

    .......... لوگوی خودم ........
    تابستان 1387 - صفحات انتظار در فراق گل نرگس ......... لینک دوستان ...........
    بوی خوش ظهور

    ............آوای آشنا............

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........